دانلود پاورپوینت برنامه های راهبردی در استقرار مدیریت دانش بافرمتpptxودر 35 اسلاید قابل ویرایش

قسمتی از متن پاورپوینت

استقرار نظام نامه مدیریت دانش در هر سازمان نه تنها به آمادگی و شرایط پذیرش درون سازمانی بستگی دارد بلکه تدوین برنامه های راهبردی ضرورتی تاکتیکی است. موفقیت و یا شکست نظام نامه مدیریت دانش سازمانها بر پایه توانمندیهای محوری قرار دارد. هر یک از این برنامه ها نیازمند داشتن نقشه اجرایی هستند.

در این مقاله، با هدف ارائه الگوی تدوین برنامه راهبردی مدیریت دانش ، توانمندی طراحی و استقرار نظام نامه مدیریت دانش مورد بررسی قرار گرفته و در راستای تقویت برنامه ها، نقشه اجرایی پیشنهاد و نمونه ای از آن هنگام ارائه راهکارهای معین استقرار مدیریت دانش عرضه می شود.

در محیط دانشی عصر حاضر، مدیریت دانش، از اجزای لاینفک و بنیادی راهبردهای عملیات است. این مهم به سازمانها کمک کرده تا در بستر یادگیری سازمانی و استقرار نظام مدیریت دانش، فرصتهای جدید را بشناسند و چالشهای پیش روی را به خوبی اداره کنند .

ارتقای انعطاف پذیری فرایندهای درونی سازمانها و گشایش پنجره های نو و جدید در تجارت بر پایه نحوه بهره گیری از فنآوریهای نوین دانش مدار است.

مدیریت دانش، فرایند شناسایی، غنی سازی و توسعه دارائیهای دانش سازمانی جهت کسب مزیتهای کسب و کار برای سازمان، مطابق مأموریت و مشتریان آن است .

این مقاله برنامه های راهبردی استقرار نظام مدیریت دانش را مورد بررسی قرار می دهد. هدف این برنامه ریزی شناسایی منابع دانش و راهکارهای تولید و تحول در دانش و نحوه بهره گیری از آن است تا امکان تداوم اجرای آن میسر شود.

امروزه در عصر جهانی شدن ، سازمانهایی موفق خواهند بود که بتوانند در سطح گسترده از اندوخته های دانشی کلیه کارکنان خود در تمامی سطوح، استفاده مؤثر کنند. عوامل موفقیت را می توان در سه گروه:

عوامل داخلی

میانی (مرزی)

خارجی

ملاحظه کرد.

سازمانها نیاز دارند تا مدیریت دانش را با نگرش راهبردی نظام نامه ای هدایت کنند. نظام نامه مدیریت دانش مبنای تدوین برنامه های سازمان است.

بهره گیری ازمدیریت دانش دو مرحله دارد: مرحله طراحی برنامه های راهبردی و عملیاتی و مرحله استقرار و اجرا.

در آیین نامه های اجرایی مدیریت دانش لزوم تبدیل هدفهای بلندمدت و راهبردی سازمان به تاکتیکها و روشهای اجرایی گنجانده می شود.

استقرار و بهره گیری مؤثر از مدیریت دانش به زیرساختارهای سیستمی و فنآوری های مربوط و نیز تعهدات سازمانی برای کاربرد دانش در فعالیتهای جاری کلیه سطوح سازمان نیاز دارد.

راه حلهای پیشنهادی مدیریت دانش موجب تسهیل فرایند خدمت رسانی به مشتریان می شود. این سیستمها امکان دسترسی کارکنان، شرکای تجاری، و مشتریان سازمان را به پایگاه و ذخیره کردن دانش میسر می نماید.

مدیریت دانش بازه زمانی کشف مسئله و حل آن را به کمترین حد ممکن می رساند، همین قابلیت مدیریت دانش، موجب تسریع فعالیتهای بازاریابی سازمانها می شود و سازمان را قادر به تأمین سریع تر نیازهای مشتریان می کند و نزدیکی سازمان با مشتریان بیشتر می شود. از این رو، انتظار می رود رضایتمندی مشتریان با شناسایی و حل سریع مشکلاتشان بالاتر رود.

برنامه ریزی راهبردی، تلاشی نظام مند برای نیل به هدفها، و تصمیمهای بنیادی و اجرای اقدامات اساسی مربوط در مدیریت دانش است که ماهیت و جهت گیری دارائیهای دانشی سازمان را تعیین و راهبری می کند.

این برنامه ریزی به آن مجموعه از تصمیمها و فعالیت های مدیریت دانش اطلاق می شود که هدایت و تعیین عملکرد بلند مدت سازمان را بر عهده دارد.

مهمترین هدفها و کارهای دانشی قابل حصول و فرایندهای کاری برنامه های سازمان؛

اولویت بندی هدفها و کارهای دانشی مذکور در چارچوب اولویت های برنامه های سازمان و فرایندهای مربوط؛

سیاستها و روشهای بسیار ضروری برای هدایت منابع و تنظیم عملیات دارائی های دانشی؛

تنظیم توالی برنامه های دانشی و نقشه های دانش و عملیات اساسی برنامه های مربوط؛

تبیین راهکارهای دستیابی به هدفها و دارائیهای دانشی.

برنامه های مدیریت دانش باید با توجه به مدلهای عملیاتی سازمانها طراحی شوند تا امکان خلق ارزش در حیطه عملیاتی جاری سازمان فراهم شود.

طراحی این نوع برنامه ها، نه تنها قابلیت توان افزایش دانش سازمانی را بکار می گیرد، بلکه قابلیت بالقوّه مدلهای عملیاتی سازمان را در چارچوب ظرفیت پذیرش و بکارگیری دانش، و قابلیت خلق ارزشهای جدید نشان می دهد.

تعیین قلمرو طبقه بندی و دانش سازمانی به صورت مدلهای برنامه راهبردی، بنگاه های اقتصادی را قادر می سازد از نظام نامه مدیریت دانش خود با رویکرد سیستمی ارزش بیشتری دریافت کنند و ارزشهای کنونی خود را در نقاط دانش خیز بهبود و توسعه بخشند.

راهبردهای طراحی و استقرار مدیریت دانش که به منظور دستیابی به هدفهای مذکور طراحی می شوند براساس مفروضات زیر باید تدوین شوند:

مشخص بودن بوجود آورندگان دانش آشکار و دانش ضمنی؛

شناسایی و طبقه بندی دارائیهای دانشی در حوزه کارهای اصلی سازمان؛

شناسایی و طبقه بندی مهم ترین کارهای دانشی سازمان؛

تبدیل مدلها و فرایندهای عملیاتی کنونی سازمان به فرایندهای دانش محور؛

با ساختار بودن نحوه کار با فرایند و شکلهای گوناگون دانش در شبکه اینترانت سازمان.

راهبردهای مدیریت دانش از طریق برنامه های کوتاه مدت عملیاتی می شوند. این برنامه ها باید با پیشنهادهای کسب ارزش افزوده دانش سازمان و شاخصهای کارت امتیازی متعادل و متوازن مالی، مشتری، فرایندهای سازمانی و رشد و یادگیری مطابقت داشته باشند.